بازگشت
پيام تبريکي به مناسبت ايجاد نهضت فراگير دموکراسي و ترقي افغانستان
صارم صارم

برادر عزيزم روزبه درود و سلام !

اميد با همکاران قلمي تان جور،صحت و سلامت باشيد .

پيش از همه بهترين تبريکات خويش را به ارتباط ثبت و راجستر نهضت فراگير دموکراسي و ترقي افغانستان بشما مشعلدار عزيز و از طريق شما به همه مشعلداران گرامي تقديم داشته،اميدوارم مشعل اين راه و رسم زنده گي انسانها مانند گذشته با استواری سخن،صلابت زبان و عشق بي پايان به ميهن و هم ميهنان ما در روشني اذهان عامه جمهور از شهر به ده و در قريه خانه به خانه،عصای فکری روشندلان گرديده و يگانه مُسکني باشد برای دردهای علاج ناپذير مردم ستم زده و ستم ديدهء مان .

 

رسيد مژده که ايام غم نخواهد ماند

چنان نماند چنين نيز هم نخواهد ماند

 

با خوشوقتي فراوان آگاهي يافتم که مرامنامه نهضت فراگير دموکراسي و ترقي افغانستان مورد تأييد و راجستر وزارت عدليه دولت اسلامي افغانستان قرار گرفت .اين پيام خوش که همه بيصبرانه منتظر آن بودند،برق آسا در بين طرفداران نهضت فراگير پخش گرديده و ارمغان خوشي را برای آغاز سال عيسايي به آناني که در غربت بسر مي برند به بار آورد.

به همگان مبرهن است که با اتفاق مي توان جهان را تسخير کرد؛پس پرسش عمده و اساسي اين است که چرا باهم نباشيم؟چرا متفق نباشيم؟چرا قدرت جلب و جذب را نداشته باشيم؟ و دهها و صدها چرای ديگر...؟

اکنون بيش از هر وقت ديگر زمان جمع شدن نيروهای مترقي و سازمانهای سياسي متشکل از شخصيت های پاکدل و سازمانهای ترقي خواه و تحول طلب برای ايجاد نيرومند ترين جنبش چپ در سيستم سياسي وطن تحت نام نهضت فراگير بخاطر حضور و مشارکت فعال برای تحقق منافع ملي افغانستان دموکرات،شگوفان و پيشرفته مساعد گرديده است .

رويدادهای اخير داخل کشور بيانگر آنست که خواستها،آرزوها و تقاضاهای پاکدلان داخل وطن و همه مردم افغانستان از نيروهای دموکرات و ترقي خواه،بالاتر و بالاتر از آن است که ما فکر مي کنيم.وضع داخل کشور نشان مي دهد که بي اتفاقي،دودلي،دورنگي،عدم توافق و پراگنده گي نيروهای چپ،دموکرات و ترقي خواه،مردم داغدار ما را متردد ساخته و خودخواهي ها،بلندپروازی ها،يکه تازی ها، ،چسپيدن بدور خود و حلقهء محدود به خود،تحريکات و تحريمها و بي علاقه گي های روشنفکران،گروه های پراگنده و شخصيت های آگاه و چيزفهم که محصول زنده گي مردم مشترک در سرزمين ما مي باشند،شيرمردان داخل کشور و همه هموطنان ما را نااميد و متأثر ساخته است .

آنها از شخصيت های آگاه و همه گروه های چپ و دموکرات خويش سوال دارند؛مگر از نتيجهء تکبر که وطن عزيزما را به تباهي کشاند تاکنون نه چشيده ايد؟

يگانه اتکأ و اميد مردم به قشر آگاه و روشنفکران مي باشد،زيرا روشنفکران روان جامعه هستند.اما با دريغ قسمي که مشاهده مي گردد روان جامعه يي ما بيمار است،زيرا که از باهم رسيدن هراس دارند،و از باهم ماندن مي ترسند،و از باهم کار کردن وحشت دارند!در حالي که در زنده گي نبايد از چيزی ترسيد،بايد آنرا درک کرد و بخاطر منافع ملي به گرامي داشتن همديگر اشتياق فراوان را پيدا کرد.

هم ميهنان ما از همه روشنفکران آگاه و دموکرات و شخصيت های ميهن پرست خويش مي طلبند تا به خاطر سرزمين مقدس و مردم پاک نيت شان به حقيقت تسليم گرديده،اهداف و سليقه های شخصي را کنار گذاشته و در مقابل يکديگر گذشت داشته باشند،اشتباهات ديروز خود را پذيرفته بنام مردم خويش عدم تکرار آن را تعهد نمايند،حقوق و واجبات همه شهروندان ميهن را گرامي و يکسان قبول نمايند.

بايد در برابر خشم،بي فکری،انتقام جويي،يکدنده گي،خودبيني،عدم همدردی،عدم فروتني،ويرانگری،آزارجويي،رعب آوری،غرورآميزی،حيله گری،رياکاری،بي صداقتي،سست رايي،بزدلي،کينه جويي و انواع خصوصيات منفي مبارزه نموده و با رفع اين نواقص وحشتناک ،حقيقت را دريابيم.

وظيفه هر شخص وطنپرست،دموکرات و ترقي خواه است تا به خاطر منافع ملي و آرمانهای مقدس مردم افغانستان خوشبختي را تنها برای خود و گروه و افراد وابسته به خود نيندوزد،بلکه برای ديگران نيز اين آرزومندی را داشته باشد .

زمان نشان داده و ثابت ساخته است که با ريا و فريب و به تنهايي نمي توان به جايي رسيد.مردم افغانستان نيز مقام هر شخصيت آگاه و روشنفکر را در اجتماع خويش وابسته به وفاداری و ايمان وی  نسبت به ارزش های والای خدمت به مردم از طريق اتحاد و وحدت ارگانيک بدور يک سازمان وسيع و فراگير دانسته و به آناني که در جزاير متروک و بي بنياد روزگزراني مي کنند،اعتماد و اعتقاد نداشته و نخواهند داشت.

ديگرکافي است که مردم را با وعده و وعيدها از بدنه خانواده بزرگ روشنفکران به نام های مختلف بدور نگهداشت.آنها بايد بدانند که ديگر وقت آن فرا رسيده تا با مغز سرد بينديشند و به قول معروف با دلشان فکر نکنند.

مي خواهم به اين محترمين بگويم که ((گر مرحم دل نشوی،نيشتر مباش))بهتر است راه را برای همدلي و تشکل قوی و وسيع البنياد هموار ساخت و از عقده مندی های بي مورد که آب را به آسياب دشمن مي ريزاند دست کشيد.

افزون برآن هستند کساني که ديروز خود را فراموش کرده و پيوند خويش را با زنده گي ديروز شان شرم مي دانند .مگر از اين منکر اند و يا بي خبر که انسانها نيازمند پيوند با گذشتهء خود هستند.

بناً چيزی عوض نشده،ما هستيم که دگرگون شده ايم و بايد از شيرمردان داخل وطن آموخت که از هرنوع شکستي متاثر نگرديده و با پايمردی در تفاهم با آگاهان ميهن پرست ما با وصف سنگ اندازی ها،مداخلات روی پرده و پشت پرده سرانجام خواست و ارادهء مردم افغانستان را با گرفتن تأييد و راجستر نهضت فراگير به يک واقعيت مبدل ساختند و ثابت کردند که غير ممکن ها را انجام دادن نوعي لذت است . و آن روز هم دور نيست که نهضت فراگير دموکراسي و ترقي افغانستان به اهداف،آرمان و خانهء مشترک همه نيروهای ترقي خواه،دموکرات و چپ افغانستان مبدل گرديده،همبسته گي شان را در يک صف مقدس و واحد جنبش ملي و ترقي سراسری افغانستان اعلان نمايند.

با درودها

صارم

از شهر آخن آلمان

 


February 19th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بازگشت
بیانات، پیامها و گزارشها